25 نوامبر ، روز تلخ جهانی



امروز بیست و پنجم نوامبر ، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان می باشد . اینکه ما چنین روزی رو در تاریخ جهانی مون داریم مایه ننگ ما آقایون است! عصبانی نشوید که این یک حقیقت بسیار بزرگ و تلخ می باشد . چرایش را در ادامه توضیح می دهم!
وقتی که یک روز جهانی برای مبارزه با چیزی وجود داشته باشه یعنی آن چیز به صورت گسترده وجود داره. به حدی که سازمان ملل متحد تصمیم گرفته روز خاصی از سال رو به این اسم نامگذاری کنه تا یاد مردم دنیا و حتی دولت مردان بیاره که چنین چیزی هست و هرسال باید یادمون بیاد تا مبارزه باهاش رو یادمون نره! وقتی که چنین چیزی در حجم بالا وجود داره پس برای مبارزه باهاش روز جهانی نامگذاری کردند. پس یعنی هست . پس یعنی ما مردان کره زمین این حرکت رو انجام می دیم و خشونت داریم روی خانم ها که چنین روزی رو توی تقویم قرار دادند. با اینکه به نظر من حتی یک عدد در سال هم امار خیلی زیادی است ولی شما ببینید چه میزان این آمار وجود دارد که برایش روز تعیین شده است. این چیزی است که حتی عدد یک هم برایش خیلی زیاد است و قسمت تلخ اش اینجاست که بسیاری از این خشونت ها پنهانی است و حتی دیده نمی شوند !
اینکه بگیم این پست توهین آمیز به همه مردانه چون همه مردان که اینگونه نیستند هم درست نیست. به نظرم همه ما مردان مقصریم و مایه ننگ جنس مذکر دنیاست . از این نظر که شاید ما مستقیما خشونتی علیه هیچ خانمی انجام نداده باشیم ولی غیر مستقیم همه ما دخیل بوده ایم !
و قسمت تلخ اینجاست که اول می بینیم خانم مورد نظر خوشگله و می ارزه براش بحنگیم یا نه. اگر زشت باشه میگیم حقشه و گاها خودمون هم حق اش رو می خوریم چون حالا اون زیبایی که مد نظر ماست رو نداره . این مبارزه با خشونت علیه زنان نیست و صد البته سو استفاده از این مبارزه به نفع خود برای جلب توجه خانم های زیباست !
اینکه یه پست وبلاگی بنویسیم و پروفایلمون رو تا ده روز بیست روز یا یک ماه نارنجی کنیم اسمش قدم گذاشتن و گرامی داشتن این روز نیست ! اسمش ادا بازی است . همه ما چه قدمی برداشتیم برای حل این مشکل؟
رسما هیچ چیز !
وقتی که از کل روز های سال تنها یک مدت کوتاه یادمون می افته که چنین چیزی هست و نهایت کارمون اینه که پروفایلمون رو نارنجی کنیم یعنی این خشونت هنوز هست و هیچ گامی برای مبارزه باهاش صورت نگرفته . وقتی که هنوز دولت ها و حکومت های جهان قدم بزرگی برای این امر از اصلاح قانون گرفته تا حداقل حمایت سازمان های مردمی برای مبارزه با این مشکل برنداشته اند یعنی خشونت علیه زنان هنوز در مقیاس خیلی بزرگتری وجود داره. از بی توجهی ما به این امر ها و اینکه هیچ کاری نمی کنیم یعنی خشونت هنوز است . از اینکه میشنویم مرد همسایه داره زنش رو سیاه و کبود می کنه و در عین بیخیالی می گوییم زن و شوهرن و به خودشون مربوطه یعنی خشونت توی خون حتی مدعیان همین مبارزه است!
وقتی که هنوز کلیشه داریم که دعوا نمک زندگیست یا کلیشه داریم مردی که زنش رو کتک نزنه یا به زنش شک نداشته باشه عاشق نیست یعنی خشونت وارد فرهنگ ما شده و وارد ادبیات و افکار ما شده و در ما بیشتر از اون چیزی که فکر می کنیم نفوذ کرده! وقتی که هنوز به خاطر جنگ های قومی قبلیه ای به زور دختری رو به عقد پسری در می آرن یعنی خشونت هنوز هست و مبارزه ای باهاش صورت نگرفته. وقتی توی روستاها هنوز زن ها به سخت ترین کارها مشغولن و هر روز از شوهرانشان کتک می خورند یا به نزدیکی بدون رضایت شبانه انهم به زور رضایت می دهند یعنی خشونت هنوز هست . وقتی که برادری این حق رو به خودش می ده که خواهر بزرگتر خودش رو کتک بزنه که چرا به فلان پسر توی خیابون نگاه کردی یعنی خشونت هنوز هست .وقتی توی خیابون می بینیم که یک نفر خانمش را کتک می زند و دوربین در می آوریم یعنی خشونت هنوز هست و ما هم شریک جرمیم. وقتی که قانون چنین حمایتی از این مبارزه نمی کند یعنی همین خشونت حتی در قانون ما هم نفس می کشه.
وقتی که هنوز تو برخی کشور ها 9 تا 9 تا زن میگیرند و زن رو بیشتر کالای قابل معامله می بینند یا کلفت یعنی خشونت علیه زنان هنوز وجود داره . وقتی که پدرهایی به پسرهاشون یاد میدن که مادرش رو ضعیفه صدا کنه یعنی هنوز ما در حد حرف و گول زدن خودمون چنین روز هایی رو ساختیم!
وقتی که تو برخی از جاهای جهان مرد های پسر دوست زن بیچاره را مجبور به زایمان تا 17 تا بچه می کنند تا تعداد پسرهاشون بیشتر بشه یعنی خشونت هست ! وقتی که خانمی در مترو و در خیابان هنوز انقدر امنیت ندارد و به قول معروف تا از نقطه آ به نقطه ب برسد هزاران دست به انواع نقاط بدنش می خورد یعنی خشونت هنوز هست . وقتی که ترس در وجود دختری می افتد که قرار است به خاستگار لات و لوتش جواب نه بدهد و میترسد از اینکه شاید چاقویی بخورد یعنی از مبارزه با خشونت علیه زنان فقط اسمش هست نه عملش! وقتی که به بهانه عشق یا حجاب یا هر کوفت و زهرمار دیگری اسید پاشیده می شود یعنی مایه ننگ و یعنی از این روز فقط نارنجی کردن رو بلدیم . وقتی که اتهامات تعرض جنسی کسی ثابت می شود که عمری است در مورد اینجور چیز ها مطلب می نویسد یعنی وقتشه یه سیلی به خودمون بزنیم چون فقط یه اسم از این روز داریم!
و میلیارد ها مثال دردناک دیگر که به خاطر طولانی تر نشدن این متن و درد آمدن دل شما عزیزان آنها را ننوشتم.
حالا شاید بیشتر به این فکر کنیم که چه قدر این روز مایه ننگ ماست !
برای ما که حتی گاهی تیکه ای به دختری انداختیم یا در خلوت غیر روشنفکری (خارج اینترنت) خود در کوچه ای دستی به اندام خانمی کشیده ایم مایه ننگ است .برای ما که خشونت دیده ایم و سکوت کرده ایم مایه ننگ است .برای ما که هیچ قدمی جز نارنجی کردن و پست نوشتن برنداشته ایم مایه ننگ ماست .
این روز باید بیشتر از هر روز دیگر این درد را درون خود حس کنیم. نه فقط امروز بلکه همه روز ها برای جلوگیری از هر نوع خشونتی بجنگیم!
وقت پست نوشتن و فراستی شدن و نقد کردن و تیکه انداختن و.. نیست . وقت آستین بالا زدن و عمل کردن است . کاری باید کرد.لطفا کاری کنید همین!
در تلخی همین مساله همین بس که تنها در این روز به آمار ها و شرایط و وخامت این مساله پرداخته می شود و بعد گذشتش همه فراموشش می کنند . چیزی که حتی می تواند درون آمار ها هم وجود نداشته باشد!
اینکه بگیم دستت بشکنه زنتو میزنی بخدا کافی نیست! باید کاری کنیم که اون آدم نتونه این کار رو کنه . اگر قرار بود همه چیز به وجدان بشریت واگذار میشد و دادگاهی وجود نداشت که حق را به حق دار برساند که امروز نسل انسان منقرض شده بود! وجدان نیست! باید کاری کرد که امکان چنین فجایایی رخ ندهد!


نظر خود را برای من ایمیل کنید:
khiaban17@bk.ru


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

یادمون میره

من هم معلولم !

صحبت